نحوه رسیدن به درک صحیح از ریاضیات

 

از آن‌جا که پیشرفت روز افزون صنعت و تکنولوژی در جهان پهناور، رو به افزایش است نیاز و ضرورت و جایگاه ریاضیات ابتدایی بیشتر احساس می‌گردد. آموزش ابتدایی، در شکل‌گیری مفاهیم ریاضی نقشی اساسی دارد. کودکان لازم‌التعلیم با ورود به دوره ابتدایی با مفاهیم ریاضی آشنا می‌گردند. حال چگونه باید این مفاهیم در اذهان کودکان نهادینه شود. که به چند مورد قبلا اشاره گردید همچنین  باید توجه شود که درک مفاهیم ریاضی به شرایط موقعیت‌ یاددهی و یادگیری بستگی دارد. کودکان در محیط کلاس می‌آموزند آنچه را در اختیار دارند. معلمان و دست‌اندرکاران نظام آموزشی باید مفاهیم ریاضی را ملکه ذهن کودکان سازند.برنامه‌ریزی، تغییر کتب ریاضی، تغییر روش‌ها و متد تدریس از مهم‌ترین ارکان تدریس و نهادینه ساختن مفاهیم ریاضی در دوره ابتدایی هستند .

 

مفهوم آموزش ابتدایی

 

اولین دوره آموزش و تربیت برای هر انسانی به طور رسمی، آموزش ابتدایی است. بعد از آموزش‌هایی که فرد در محیط خانواده فرا می‌گیرد، آموزش‌های رسمی به عنوان آموزش دوره‌ عمومی شروع می‌شود. کودکان از سن 5 سالگی وارد عرصه تعلیم و تربیت رسمی می‌شوند و پس از طی 6 سال آموزش و تربیت به دوره بعدی یعنی راهنمایی وارد می‌شوند. کودکان لازم التعلیم هر کشور با کشور دیگری در ورود به مدارس ابتدایی تفاوت دارند. کشورهایی که فقر فرهنگی دارند، معمولاً بسیاری از کودکان لازم التعلیم آن‌ها از تحصیل و آموزش محروم می‌شوند. قدرت یادگیری دانش‌آموزان دوره ابتدایی بیش از میزانی است، که در برنامه‌های درسی استاندارد مدارس منظور شده آموزش‌های دروس مختلف، در دوره ابتدایی کودکان را با جهان و پدیده‌های آن آشنا می‌سازند. آموزش ریاضی در دوره ابتدایی یکی از این دروس است. آموزش سنتی ریاضی ابتدایی جواب گوی نیازهای دانش‌آموزان امروز نخواهد بود. تغییر و دگرگونی در برنامه‌های دوره ابتدایی و کتب ریاضی و همچنین تغییر اساسی روش‌های تدریس در دوره‌ ابتدایی نقش به سزایی در آموزش و فراگیری مفاهیم ریاضی دارد.

هر چند برنامه‌ها و کتب درسی ریاضی در مقطع ابتدایی تغییر یافت ولی نتایج آموزش‌ها چندان مطلوب نشد. لذا برای درک بهتر ریاضیات در دانش آموزان ابتدایی چند راهکار پیشنهاد می گردد.

 

 1- او را از رياضي نترسانيد

گاهي نا خواسته پدر و مادر در مورد بي علاقگي خود نسبت به درس رياضي سخن ميگويند سعي کنيد اين صحبت ها را کنار کودک ابتداييتان نگوييد . ذهنیت او را به ریاضی مثبت و آسوده کنید
2-معنا جويي در رياضيات بايد به عنوان زمينه اي در آموزش مورد توجه قرار گيرد.

استفاده از مواد آموزشي که دانش آموزان ساخته اند وهمچنين کاربردهاي رياضيات در جهان واقعي مفهوم جمله ي بالا را روشن مي سازد .

کمک به کودکان براي فهميدن اينکه (مثلا)چرا الگوريتم ضرب به اين صورت عمل مي کند وحتما دليلي در اين کار وجود دارد يا اين موضوع که چرا وقتي يک شيءرا از دو زاويه ي متفاوت نگاه مي کنيم شکل آن متفاوت به نظر مي رسد ومواردي از اين نوع ،سبب معنا جويي در رياضيات مي شود.

 

3-حل مسئله يکي از روش هاي آموزش رياضيات است.ولي اين موضوع صرفا به آن معني نيست که بايد مجموعه اي از مهارت ها وراهبردهارامستقيما به کودکان انتقال داد.

اهميت حل مسايل رادر تکامل وتوسعه توانايي هاي کودکان را نبايد دست کم گرفت ،در واقع حل مسئله به مثابه شناختي جامع از اين موضوع است که بهترين روش رياضيات ،تدريس از طريق سوال کردن است.مانند سوالاتي از اين نوع:«چگونه مي توانيم به اين مسئله بپردازيم؟» ويا«چه روشي براي يافتن جواب به ذهنتان خطور مي کند؟» معلمان مدارس ابتدايي معمولا از اين روش براي علوم اجتماعي وخواندن فارسي وساير زمينه هاي تحصيلي استفاده مي کنند .مثلا هنگام خواندن مي پرسند .«کدم لغت در اين جمله با معني است؟»ويادر علوم اجتماعي مي پرسند.

«فکر مي کنيد چرا شهر دراين نقطه قرار دارد؟»اين واقعيت ها نشان مي دهد که روش حل مسئله کودکان را براي يافتن پاسخ با مسئله درگير مي کند ودر واقع آنان راوا مي دارد که براي رسيدن به پاسخ مسئله استدلال مي کنند.

لازم است که معلمان به جاي آنکه مطابق همان روش هاي معمول ،مطالب درسي خود را به دانش آموزان ديکته کنند از چنين روش هايي دانش آموزان را با مسئله درگير کنند ودر آموزش رياضيات سود ببرند.

 

4-کار گروهي دررياضيات بايد به يک روش معمول تبديل شود.

دراکثرکلاس ها ي درس بخصوص در کلاس هاي بالاتر کودکان به تنهايي روي رياضيات کار مي کنند اين کار در زمان هاي خاص ضروري است.

اما درباقي اوقات کودکان بايد با يکديگر کا رکنند.آموزش دوتايي (يعني وقتي که دوکودک بايگديگر کار مي کنند.)و گروه هاي يادگيري که در آن ،گروه درپاداش حاصل از پيشرفت ويادگيري سهيم است .فقط دو نمونه از روش هايي است که در آنها بچه هارا در کار هاي گروهي وارد مي کنند.اين موضوع را که گروه بايد فقط از افرادي تشکيل شود که داراي تواناييها وسطوح يکسان هستند تا از اين طريق بتوانند در کنار يکديگر کار کنند مورد انتقاد بسياري از معلمان قرار گرفته است. کودکان ما به دليل اينکه با يکديگر تفاوت دارند مي توانند از هم چيز هاي زيادي ياد بگيرند .

 

5-نياز هاي متفاوت کودکان بايد مورد ملاحظه قرار گيرد.

اين مطلب باعث بي اعتبار شدن بند قبلي نمي شود بلکه به اين معناست که بچه هاي گوناگون داراي ادراک متفاوت هستند واز طريق عوامل متفاوتي نيز تحريک و برانگيخته مي شوند .روشن است که آن دسته از کودکاني که به ارزش واهميت رياضيا از طريق تربيت آموزشگاهي واقف نيستند به شيوه هاي متفاوتي ازآموزش نيازدارند.ودانش آموزاني هم که ناشنوا ونابينا هستند به روش هاي آموزشي ديگرنيازمندند.معلم همواره بايداين موضوع راکه «نيــاز هاي فردي بايد مورد توجه قرار گيرد .»با خود تکرار کند .آموزش بايد در جهت پذيرفتن اين نيازها ي فردي تغيير مسير دهد.

 

6-مبناي همه آموزش ها بايد برآزمايش استوار باشد . به خصوص آزمايش با مواد کمک آموزشي که ساخته ي خود کودکان است.

اکثر ما اين موضوع را درزندگي شخصي خود تجربه کده ايم ،براي مثال آيا شما گره زدن بند کفش را صرفا ازاين ياد گرفته ايد که کسي به شما چگونگي بستن آن را آموخته است؟آيا کار کردن با يک پردازشگر کلمات را تنها از طريق کتاب راهنما آموخته ايد ؟يادگيري رياضي نيز چنين فرآيندي دارد .کودکان بايد کار کردن با نمادهاي رياضي را ياد بگيرند . اما اين يادگيري بايد از طريق يک درگيري فعال ويک سلسله آزمايش با موضوعات واقعي صورت گيرد .

 

7-براي کودکان بايد فرصت هاي برابر در يادگيري رياضيات فراهم کنيم.

بايد توجه کنيم که با دختران وپسران به طور متفاوت رفتار نکنيم ،بعلاوه اين موضوع به اين معنا نيز هست که حتي بچه هاي ضعيف نيز بايد امکان دست يابي به مباحث پيشرفته ي رياضيات را داشته باشند.آنان بايد احتمالات وتخمين زدن وتعدادي از مطالب ديگر رياضيات را بدانند.به طور خلاصه آنان به آموزش بيشتري در زمينه محاسبات نياز دارند،همان بحثي که بسياري از يادگيري آن شانه خالي مي کنند.در صورتي که به کودکان فرصت کافي داده نشود ،چيزي ياد نخواهد گرفت .در واقع شما نمي توانيد مطلبي را که حتي از وجود آن آگاهي نداريد ياد بگيريد .موفقيت کودکاني که ضعيف ترهستند،هيچ گاه به وسعت وگستردگي ديگران نيستبا اين حال حتي ضعيف ترين آن هانيز مي تواند به کسب مهارت بيشتري در زمينه محاسبات نايل شود وبعضي از آنان با پيشرفت خود در زمينه هاي ديگر مارا شگفت زده خواهندکرد.

 

8 –پيشرفت کودکان در زمينه ي رياضيات بايد از طريق آزمون هاي کتبي تشخيص داده شود.

آزمون هاي فعلي برآنچه که ما تدريس مي کنيم اثر باز دارنده اي دارد.آزمون ها بايد شامل مباحث جديد باشد و وسيله اي براي تشخيص توانايي حل مسئله ،استدلال و ساير اهداف آموزشي باشد و اين امر مهم ،از طريق فنوني که در آزمون هاي کتبي به کار مي رود حاصل خواهد شد.

 

افلاطون :ریاضیات روح را صفا می بخشد و ذهن را برای درک حقیقت آماده می کند . غفلت از ریاضیات به تمام علوم و دانش ها لطمه می زند.

به امید موفقیت آینده سازان کشورمان…

تهیه کننده: فرزانه کمالی، معلم پایه چهارم
تایید کننده: فاطمه دباغیان، معاونت

 


امتیاز شما به این محتوای آموزشی ؟ جمع امتیاز 0/20